گردشگری به تعامل و ارتباط بین افراد، گروهها و کشورها وابستگی بالایی دارد. هر آنچه این تعامل را خدشه دار کند، گردشگری را دچار مشکل کرده است. بیماری ویروسی اخیر که از راه تنفسی منتقل میشود در همین روزهای اول توانسته است مشکلات بسیاری را در صنعت گردشگری رقم بزند. اگرچه سازمان جهانی گردشگری کاهش سه، چهار درصدی گردشگری در سال ۲۰۲۰ را پیش بینی کرده است، ولی شواهد نشان میدهد که میزان کاهش به مراتب بیشتر است از آنجا که الگوریتم شیوع ویروس جدید به مراتب پیچیدهتر و پرهزینهتر از موارد قبل است، انتظار میرود پیامدهای بیشتری را برای صنعت گردشگری داشته باشد. این صنعت در روزها و ماههای پیشرو شرایط دشواری را خواهد داشت.
اولویتی به اسم گردشگری
در کشور ما اسفند و فروردین یکی از بازههای فعالیت چشمگیر صنعت گردشگری است و انطباق شیوع این ویروس باعث میشود خسارتها به مراتب چندبرابر شود. در نگاهی دیگر، گردشگری نیاز اساسی مردم نیست و زمانی که صحبت از مرگ و زندگی باشد، اولویت چندم را به خود اختصاص میدهد. بحرانهایی همچون بیماریهای همه گیر، به مراتب بیشتر باعث میشوند که گردشگران از سفرهای خود انصراف بدهند. با انصراف آنها خدمات گردشگری شروع به خسارت دهی میکنند. همچنین کشورهای میزبان گردشگری نیز حفظ جان شهروندانشان را به رونق گردشگری اولویت میدهند و برخلاف آگاهی از خسران اقتصادی، در راستای کاهش انتقال بیماری ها، از ورود گردشگر جلوگیری میکنند. بیماریهای همه گیر در نگاهی دیگر گردهمایی ها، جلسات و بازدیدها را که رکن اصلی تورهای گردشگری است، تحت الشعاع قرار میدهند. با این اتفاق بستههای اقتصادی گردشگری حذف شده و شبکهای از نهادهای خدماتی گردشگری دچار خسارت میشوند. وابستگی خدمات گردشگری به هم و اغلب فعالیت نسیهای در بازار آن، باعث میشود که زنجیرهای از خدمات درگیر این مسئله شده و فضای بهت، ابهام و سردرگمی فراهم شود. در این فضا ناامیدی حاکم میشود و پیامدهای مدیریتی، اجتماعی و روانی دیگری را نیز برای فعالان صنعت گردشگری رقم میزند.
گردشگری را به حال خود رها نکنیم
تا زمانی که شرایط عادی نشود و هشدارهای سازمانهای بهداشتی و پزشکی کاهش نیابد، نمیتوان امیدی به رونق گردشگری داشت. صنعت گردشگری، صنعتی است که نیازمند امنیت و آرامش مخاطبان خود است و هر چیزی که امنیت و آرامش گردشگران را به هم بزند، پایداری آن را به هم زده و بازگشت به شرایط عادی را دشوار میسازد. بسیاری از نهادهای اقتصادی خردمقیاس و بخش اعظمی از نهادهای خصوصی، در بازهای کوتاه، خسارتهایی بلندمدت خواهند خورد. زمانی که گردشگر توان و امکان حمایت از صنعت گردشگری را نداشته باشد، لازم است دولت و نهادهای مالیاتی، این شرایط را درک کنند و همراه آنها باشند. شرکتهای بیمهای و حقوقی شیوههایی را برای حمایت از این نهادها بیابند و صنعت گردشگری را به حال خود رها نکنند. باید باور کنیم که در صورت لطمه به این صنعت در کشور بهویژه شهرهای گردشگرپذیر، بسیاری از مشاغل و فعالیتهای دیگر نیز دچار خسارت خواهند شد. همچنین باید این امکان در بازار فراهم شود که محصولات و خدمات این نهادها به اقلام مورد نیاز دیگر تبدیل شود و مورد استفاده قرار گیرد. مدیریت بحران در حوزه بهداشت به درستی فعال شده، ولی لازم است فعالان گردشگری نیز چنین فعالیتهایی را در حوزه تخصصی خود انجام دهند.